پرسش و پاسخ درباره فیگور گرفتن از قهرمان مستر المپیا فلکس لویس

فلکس لوئیس با ۷ بار قهرمانی های پیاپی در رده ۲۱۲ پوندی های مستر المپیا، تبدیل به یکی از جاودانه های بدنسازی حرفه ای شد. این بدنساز بریتانیایی برای مدتی قصد دارد از صحنه رقابت ها کناره گیری کند.

در این مقاله از مجله نسل آهن مطالبی را به گزارش پایگاه خبری هفته نامه بشیر درباره قهرمان مقتدر مستر المپیا فلکس لویس و سوالات جالبی که هواداران او بعد از آخرین مسابقه مستر المپیا از او پرسیده اند برای شما بیان خواهیم کرد.

پرسش: آیا تو بعد از مسابقه‌ها، ویدیوی آنها را تماشا می‌کنی تا ببینی که بر روی سکو چگونه بوده‌ای؟ آیا رقابت المپیای امسال را تماشا کردی؟

راستش اگر بتوانم ویدیویی از مسابقه‌ها را در اینترنت پیدا کنم، آن را می‌بینم تا با چشم‌های خودم ببینم و درک کنم که کارم چطور بوده است. ولی در بعضی از مسابقه‌ها و مخصوصا مسترالمپیا، شرایط قانونی محکمی وجود دارد و از آنجایی که ویدیوهای این مسابقه‌ها مجوز ندارند، به سرعت از روی اینترنت برداشته می‌شوند. این‌ها معمولا فیلم‌هایی هستند که یک نفر از جمع تماشاچیان آنها را ضبط کرده است. من در آن شب بعد از به پایان رسیدن مسترالمپیا یک ویدیو را دیدم، ولی لینک آن ویدیو تا قبل از صبح حذف شده بود.

 

پرسش: آیا فیگور گرفتن و منقبض کردن عضله‌ها در جلوی یک آینه می‌تواند به پرورش عضلانی کمک کند؟

فیگور گرفتن در جلوی آینه یا می‌تواند ذهن شما را به هم بریزد و یا از جنبه‌های زیادی به شما کمک کند. من به شخصه فقط ۲ آینه را در زندگی‌ام دارم. یکی که برای مسواک زدن دندان‌هایم در آن نگاه می‌کنم و دیگری هم آینه باشگاه که در آن بدنم را مورد قضاوت قرار می‌دهم. من همیشه در زمان بررسی بدنم از همین آینه که در یک جای ثابت قرار گرفته است، استفاده می‌کنم چون عوض کردن موقعیت آینه می‌تواند بررسی بدن خودتان را سخت‌تر کند. درباره پرورش عضلانی هم باید بگویم که این فرآیندی است که در باشگاه رخ می‌دهد و تنها چیزی که در آینه اتفاق می‌افتد، همین فیگور گرفتن است.

 

پرسش: المپیا به جز قهرمانی، چه نقطه برجسته دیگری را برای تو داشت؟

بدون شک، این نقطه زمانی بود که همسر و دخترم را بر روی صحنه آوردم. بگذارید کمی در اینجا توضیح بدهم: من خیلی وقت پیش عکسی را از سرجیو اُلیوای بزرگ دیدم که پسرش، سرجیو اُلیوای کوچک را وقتی که فقط چند هفته داشت، به روی صحنه برده بود. این همینطور در ذهن من قرار داشت و وقتی سال گذشته قهرمان شدم قول دادم که اگر باز هم به لطف خدا توانستم قهرمان المپیا شوم، آدیِنا را بر روی سکو می‌برم. من برای خودم و طرفدارانم، که واقعا در طول ماه‌های این سال به من می‌گفتند: «امیدواریم بتوانی دخترت را بر روی سکو ببری»، به این قول وفا کردم و این واقعا برای من یک رویا بود که به حقیقت پیوست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *